شهریور...

شهریور عاشق انار بود
اما هیچ وقت حرف دلش را به انار نزد...
آخر انار شاهزاده ی باغ بود تاج انار کجا و شهریور کجا !
انار اما فهمیده بود، میخواست بگوید او هم عاشق شهریور است
اما هر بار تا می رسید فرصت شهریور تمام میشد
نه شهریور به انار میرسید
و نه انار میتوانست شهریور را ببیند
دانه های دلش خون شد
و ترک برداشت ...
سالهاست
انار سرخ است
سرخ از داغی و تندی عشق...
و قرن هاست شهریور بوی پائیز می دهد....